عکس از سعید خسروی

ساخت وبلاگ
عکس و عکاسی را مرزی نیست ، از عکس های یادگاری تولد نوزادان گرفته و مراسم نامزدی هنگامی که طپش قلب های مشتاق مان صدای هلهله و خطبه عقد را نمی شنویم و عکس های کارت پستال کاشی ها ، ستون امارت ها ، میدان ها ، طلوع و غروب آفتاب ، جلوه پاییز با تلون برگ درختان و سرمای زمستان با برف و قندیل های یخی و غیره گرفته تا عکس هایی که در رابطه با زندگی است با تمامی خصوصیات ش ، خوبی و بدی ، شادی و غم ، زشتی و زیبایی ، رابطه انسان با انسان ، انسان با محیط ش ، انسان هایی که هر روز هزاران نفرشان را می بینیم و با آن ها زندگی می کنیم ، همه گی می خواهند
"حرف و صوت و گفت را بر هم زنند
تا که بی این هر سه با تو دم زنند"
واگر هنر را به یک تعبیر تبلور جلوه های زندگی در قالب بیانی خاص بدانیم ، عکاسی وسیله یی است برای بیان همین زندگی...
"قسمتی از مقاله سخنی در باره عکس "
==================
دل م را ، در یاد خاطرات جوانی
در گرد و خاک یاد ، شانه و کار
در شوق ظهور فیلم
در ثبوت تصویر کودک دل م
بر کاغذ کهنه عکس
به امید وصل
بخاک سپرده ام
"شعری در روزی ناامید "
من سعيد خسروي فرزند کربلایی غیبعلی در روستای آبیز متولد شدم . در یک سوی شهر مشهد محله "گاز" عاشق شدم و در سوی دیگر شهر محله " آب " زن گرفتم . از بچه گی به چیزهای نو و تازه مثل ماشین و رادیو و دوربین علاقه داشتم ولی بنا به ضرورت ، انبر جوشکاری به دست گرفتم .
البته دوربین و رادیو و ضبط و ماشین را هیچ وقت از خود جدا نکردم .
بسیار زیاد سفر می روم و برای دل خودم عکاسی می کنم .
در عکاسی علاقه زیادی به چهره ها دارم .
گاهی برای دل م ، گزارش های اجتماعی تهیه می کند .
خیلی کم وقت ها هم توانایی های خود را در بیان احساسات در قالب کلمات آزمایش می کنم که اغلب خوب از کار در نمی آید .
دل مشغولی های زیادی دارم و هزینه های این دل مشغولی ها را از راه مدیریت بر یک شرکت کوچک در شهرستانی کوچک به اسم شرکت افراز ، در می آورم .
من ، كلمه " سوور " گویش محلی درخت سرو خشکیده و کهن سال روستای محل تولدم "آبیز" را پسوند نام قبیله ای م کرده ام ، تا روزگار شادی و بازی های کوده کانه ام و البته سختی کار و فقر و خون های ماسیده بر دست هاي م را ،‌ در برد و آورد خشت های سخت زمانه های دور ، هرگز از یاد نبرم .
با وجود داشتن دل ی بیمار و سنی میانه هم چنان دارم در عشق و کار و باور و فن تجربه می آموزم ...
بزرگ ترین تجربه زنده گی ام (اشاره به متن بالا) :
اگر در محله "نفت"عاشق شدید ، حتما در همان محله زن بگیرید ، نروید در محله ی دیگری زن بگیرید ...

"یاد"داشت های شخصی سعید خسروی...
ما را در سایت "یاد"داشت های شخصی سعید خسروی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khosravisowra بازدید : 162 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:37